اسحاق جهانگیری به وزارت کشور رفت تا بعد از 8سال، برای مردم کمی «بغض» کند و ناله‌وار سخن بگوید تا شاید یک‌بار دیگر مردم به کسانی که این وضع را بر کشور تحمیل کرده‌اند، رای دهند تا کمی بعد، وقتی که وضع از شرایط فعلی نیز ناگوارتر شد، از این وعده‌های انتخاباتی نیز عقب‌نشینی کنند و تنها مشکل دولت‌شان را لکنت‌زبان در تشریح دستاوردهایش بخوانند.

در دنیای قدرت و سیاست «میان‌مایگان» میل به ارزش‌ها دارند؛ ارزش‌ها را تقدیس می‌کنند و همواره از آن سخن می‌گویند اما هرگاه که برسر دوراهی ارزش‌ها و منافع شخصی و حزبی قرار می‌گیرند، راه دوم را در پیش می‌گیرند و به هنجارها پشت می‌کنند. شاید بتوان بسیاری از کاندیداهایی را که تا روز شنبه در انتخابات ریاست‌جمهوری ثبت‌نام کردند در قالب این طبقه دسته‌بندی کرد اما به‌طور حتم اسحاق جهانگیری معاون‌اول دو دولت روحانی، شاخص‌ترین فرد با ویژگی‌های میان‌مایگی است. بررسی اظهارات و رفتار او در 8سال گذشته و به‌ویژه آنچه روز شنبه در ستاد انتخابات وزارت کشور گفت، نشان می‌دهد معاون اول روحانی، در میان‌مایگی گرفتار شده است و راهی برای رهایی از آن ندارد.

او تمایل دارد یک اخلاق‌مدار حداکثری باشد؛ منافع ملی را بر منافع شخصی ترجیح دهد؛ آرمان‌ها، ارزش‌ها و هنجارها را قربانی مطالبات شخصی‌اش نکند و بر همین اساس نیز در نطق خود پس از ثبت‌نام در انتخابات، به‌طور ویژه از مبارزه با فساد گفت و حتی تاکید کرد که 4سال آینده یک «فرصت ویژه» برای مبارزه با فساد خواهد بود. او به این هنجارها علاقه دارد اما عملکردش می‌گوید ناتوان‌تر از آن است که منافع فردی خودش را در برابر هنجارهای جامعه از دست بدهد. شاید به همین دلیل است که در بخشی از 8سالی که ریاست ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را برعهده داشته است، برادرش مهدی جهانگیری که اقدام به «قاچاق حرفه‌ای ارز» و «تحصیل مال نامشروع» کرده، دبیر ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی بوده است. به‌عبارت ساده‌تر، او یکی از فاسدترین عناصر اقتصادی در کشور را دبیر ستادی کرده که قرار بوده با مفاسد اقتصادی مبارزه کند.

او علاقه‌مند به مبارزه با فساد است و بارها درباره حل مشکل فساد سخن گفته اما به‌جای اینکه هر سه‌هفته یک‌بار جلسه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را برگزار کند، آن را هر 6ماه یک‌بار تشکیل داده است. جهانگیری همچون بسیاری از سیاستمداران دنیا از رفاه و پیشرفت کشور خوشحال می‌شود و به همین دلیل هم برای وضع فعلی که او و دوستانش در دولت شکل داده‌اند جلوی دوربین «بغض» می‌کند اما وقتی این هنجار با منافع شخصی و حزبی او تعارض پیدا می‌کند، به میدان می‌آید تا یک‌بار دیگر دولت روحانی را تکرار کند؛ دولتی که سخت‌ترین شرایط اقتصادی را درطول انقلاب بر مردم تحمیل کرد و آنها را برای خرید مایحتاج اولیه زندگی‌شان به صف‌های طویل انواع و اقسام کالا از پوشک بچه تا مرغ و تخم‌مرغ کشاند.

اینکه با فهم چنین دولت و چنین عملکردی جهانگیری حاضر به ورود به عرصه انتخابات شده، نشان می‌دهد در سیاست، تکرار و تکرار میان‌مایگی، فرد را رفته‌رفته تبدیل به یک نفع‌طلب فرومایه‌ای می‌کند که نه‌تنها دیگر حاضر به مماشات با ارزش‌ها نیست که به مبارزه با آنها نیز برمی‌خیزد.سیاستمداران میان‌مایه جدا از اینکه خود را به ورطه سقوط می‌کشانند، جامعه‌ای را که بر آن حکومت می‌کنند نیز به ورطه میان‌مایگی و سقوط می‌کشانند؛ چراکه «الناس علی دین ملوکهم»؛ مردم به روش و طریقه حاکمان و پادشاهان خویش زندگی می‌کنند. یک دولت میان‌مایه، تلاش می‌کند مردم را نیز به میان‌مایگی بکشاند.

اسحاق جهانگیری با این جمع‌بندی به وزارت کشور رفت تا بعد از 8سال، برای مردم کمی «بغض» کند و ناله‌وار سخن بگوید تا شاید یک‌بار دیگر مردم به کسانی که این وضع را بر کشور تحمیل کرده‌اند، رای دهند تا کمی بعد، وقتی که وضع از شرایط فعلی نیز ناگوارتر شد، همچون بسیاری از تصمیمات و وعده‌های دیگری که جهانگیری و دولت از آن عقب‌نشینی کردند، از این وعده‌های انتخاباتی نیز عقب‌نشینی کنند و تنها مشکل دولت‌شان را لکنت‌زبان در تشریح دستاوردهایش بخوانند. در این گزارش به چند پرده از اسحاق جهانگیری در 8سال روحانی اشاره شده است.
 

بازگشت با دلار جهانگیری

«دلار جهانگیری» یکی از بزرگ‌ترین اقدامات یک دولت در زدن چوب حراج به منافع کشور بوده است. از آن تصمیم سه‌سال گذشته اما ضربه حیف‌ومیل 18ملیارد دلار از منابع ارزی کشور آن‌هم در دوره تحریم‌ها، همچنان پابرجاست. تبعات این تصمیم به‌اندازه‌ای است که اکنون تقریبا هیچ‌کس در دولت حسن روحانی حاضر به پذیرش مسئولیت آن نیست. یکی از این افراد، اسحاق جهانگیری است. او در گفت‌وگویی در کلاب‌هاوس گفت: «اینکه گفته شد ارز جهانگیری؛ وقتی آن شب تصمیم‌گیری شد، اعضای آن جلسه که شامل تیم اقتصادی دولت و غیردولت بودند در پایان تصمیم‌گیری اعضای دولت و برخی مشاوران رسانه‌ای آقای رئیس‌جمهور، پیشنهاد کردند برای اینکه تحت‌عنوان تصمیم دولت در جامعه جا بیفتد، جهانگیری آن را اعلام کند، اما من مخالف بودم. این ارز ۴۲۰۰تومانی مصوبه جلسه سران سه قوه است. اینکه آقایان بعدا در موردش اظهارنظر نکردند به خودشان برمی‌گردد.»

این ادعای جهانگیری را حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس‌جمهور سه‌سال قبل‌تر در گفت‌وگو با یک نشریه رد کرده بود. او به اندیشه پویا در این‌باره گفته بود: «در جلسه تصمیم‌گیری برای دلار ۴۲۰۰تومانی حضور داشتم. وقتی اوضاع سخت می‌شود هیچ‌کس مسئولیت تصمیمش را قبول نمی‌کند. رئیس‌جمهور اعلام کرد می‌خواهیم در یک جلسه، در مورد وضعیت نرخ ارز که بالا می‌رود بحث کنیم. قبل از آن جلسه، جهانگیری جلسات متعددی برگزار کرده بود و آن جلسه نهایی اساسا به درخواست جهانگیری تشکیل شد.»

طبق گفته آشنا، جهانگیری در آن جلسه گزارشی از جلسات قبلی خودش با تیم اقتصادی دولت و بیرون دولت ارائه می‌کند که خلاصه‌اش این سه نکته می‌شود: امکان این را نداریم که دلار را روی ۳۵۰۰ نگه داریم،‌ چاره‌ای نیست جز اینکه به‌سمت تک‌نرخی کردن ارز برویم و غیر از این نرخ، هر دلاری را که هست باید قاچاق تلقی کنیم. روحانی به تک‌تک اعضای آن جلسه نگاه می‌کند و می‌پرسد این جمع‌بندی همه شماست؟ همه این موضوع را تایید می‌کنند، ولی روحانی با آن مخالفت می‌کند و می‌گوید اگر همه شما موافق هستید و این را تنها راه نجات کشور می‌دانید، من به‌مثابه «اکل میته» با این پیشنهاد موافقت می‌کنم. پس از تصمیم‌گیری قرار بر اعلام این خبر می‌شود. جهانگیری اعلام این خبر را می‌پذیرد و در پاسخ به آشنا که می‌گوید «اگر شما این را اعلام کنید، باید همه حیثیت سیاسی خودتان را پای این کار بگذارید»، می‌گوید: «من مسئولیت دارم و باید این کار را انجام دهم.»
 

بی‌تقصیر با 19 مسئولیت!

یک‌سال پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96، که وعده‌های متنوع اسحاق جهانگیری برای رونق اقتصاد‌ نتیجه‌ای در برنداشت و به اعتراضات دی‌ماه منجر شد، اسحاق جهانگیری در مهرماه سال 97 ادعا کرد: «من تا این لحظه اجازه برکناری منشی خودم را نداشته‌ام، پس از من انتظار نداشته باشید که وکیل و وزیر را تغییر دهیم.» این موضوع به‌قدری غیرقابل باور بود که باوجود گذشت نزدیک به سه‌سال از آن، پای این جمله معروف به کلاب‌هاوس و میتینگ‌های انتخاباتی جهانگیری هم باز شد و او سعی کرد مختصات این اتفاق را روایت یا به‌نوعی توجیه کند. هرچند در تابستان 98 هم درباره این کلیدواژه گفته بود «رابطه خوبی با رئیس‌جمهور دارم و از اختیاراتم راضی هستم.» اما این پایان داستان نبود. چندی پیش جهانگیری درباره داستان منشی خود در کلاب‌هاوس برای نخستین‌بار گفت: «مطلبی که درباره منشی گفتم، اولین کسی که از من سوال کرد آقای رئیس جمهور بود، به ایشان گفتم از موضوعی ناراحتم و وقتی صبح به جلسه رفتم، برادری به‌عنوان وزیر صنعت معرفی شده، من به آنها گفتم از من چه انتظاری دارید؟ آیا می‌‌خواهید وزیر عوض کنم؟ این استعاره را به‌کار بردم و گفتم من منشی هم نمی‌توانم عوض کنم. همه تغییرات مدیران ارشد در دفتر رئیس‌جمهور استعلام می‌‌شود و این حق رئیس‌جمهور است، من معاون او هستم تا به رئیس‌جمهور کمک کنم، نه اینکه تقاضای اختیارات ویژه کنم، در حدی به من اختیارات داده شده و به وظایف خود عمل کرده‌ام.»

این امر -که به‌نوعی نشانه مناقشه داخلی دولتی‌ها بود- درحالی علنی شد که اسحاق جهانگیری نه‌تنها اختیار منشی خود بلکه اختیار تعیین ارز 4200 تومانی را هم به تصرف خود درآورد و با «ارز جهانگیری» ضربه سنگینی به منابع ارزی کشور زد.ازسوی دیگر اسحاق جهانگیری فارغ از اختیارات قانونی یک معاون اول معمولی، در دولت روحانی بیش از ۱۹ مسئولیت برعهده داشته؛ یعنی گذشته از اینکه طبق قانون، گستره اختیارات معاون اول از همه وزرا بیشتر بوده و می‌تواند نشست هماهنگی معاونان رئیس‌جمهور را هم شخصا تشکیل دهد، از مسئولیت‌هایی همچون ریاست ستاد تنظیم بازار، ریاست ستاد اقتصاد مقاومتی، ریاست ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، ریاست ستاد مدیریت بحران، رئیس ستاد ویژه اقتصادی، ریاست ستاد ویژه توسعه فناوری نانو، ریاست کارگروه توسعه زیربنایی سواحل مکران، مدیریت جلسه شورای‌عالی اقتصاد، شورای‌عالی اشتغال، شورای‌عالی جوانان، شورای‌عالی اداری، شورای‌عالی استاندارد، شورای ملی ایمنی، شورای‌عالی رفاه و تامین اجتماعی، شورای‌عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی و ریاست هیات مرکزی نظارت بر طرح‌های اشتغال ویژه برخوردار است.

البته این‌همه، مسئولیت تمام اختیارات آقای معاون اول نیست و در دولت دوازدهم، ریاست کارگروه اقتصادی شورای‌عالی امنیت ملی هم به این لیست بلندبالا اضافه شد.از سوی دیگر اختیاراتی که در آیین‌نامه هیات دولت برعهده معاون اول قرار می‌‌گیرد، از تکالیف و اختیارات رئیس‌جمهور است. حتی معاون اول رابط مصوبات کمیسیون‌های دولت و رئیس‌جمهور بوده و دفتر هیات دولت دستور جلسات هیات دولت را طبق نظر معاون اول به‌صورت هفتگی تنظیم می‌‌کند؛ از آن گذشته درصورت فوت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس‌جمهور یا تاخیر در برگزاری انتخابات، معاون اول رئیس‌جمهور با موافقت رهبری اختیارات رئیس‌جمهور را برعهده می‌گیرد.

به‌هرحال اسحاق جهانگیری که در انتخابات 96 به‌عنوان یار پوششی یا ضربه‌گیر حسن روحانی به رقابت‌های انتخاباتی آمد و به‌عنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری با تمام توان از عملکرد دولت دفاع کرد و برای آینده هم وعده داد، برای انتخابات 1400 نیاز دارد ‌ناکارآمدی دولت را به گردن فردی غیر از خودش بیندازد، اما این با سابقه حمایت او از عملکرد دولت، در تعارض جدی است. 
 

مبارزه با فساد؛ از عمل تا شعار

«مبارزه با فساد» یکی از کلیدواژه‌های اصلی سخنرانی انتخاباتی جهانگیری پس از ثبت‌نامش در انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم بود. در نگاه او مبارزه با فساد چنان جدی به‌نظر می‌رسد که او برای مبارزه با آن چهارسال آینده را یک «فرصت طلایی» خواند و گفت: «چهارسال آینده فرصتی طلایی پیش‌رو داریم تا با فساد سازمان‌یافته مبارزه کنیم.» این اظهارات در نگاه نخست نشان می‌دهد معاون‌اول دولت روحانی در عزم جدی برای برخورد با مفاسد اقتصادی دارد، اما آیا این مبارزه واقعی است یا از جنس شعارهایی است که او در سال96 به مردم داد و هیچ‌یک محقق نشد؟ آیا مبارزه با فساد یک اقدام جدی است یا مصرف کارکرد تبلیغاتی برای اسحاق جهانگیری دارد؟ سنجش وعده او با توجه به اینکه جهانگیری در دو دولت روحانی معاون‌اول بوده و اختیارات زیادی داشته است، کار چندان سختی نیست.

صرف‌نظر از ابهامات درباره منزل شخصی جهانگیری و همچنین پرونده فساد اقتصادی برادرش، معاون‌اول در دو دولت روحانی، رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی نیز بوده است. ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، سال80 و پس از صدور فرمان 8ماده ای رهبر انقلاب به روسای قوای سه‌گانه برای مبارزه با فساد اقتصادی و ارتقای سلامت اداری تشکیل شد و از همان ابتدا مسئولیت برگزاری جلسات آن به معاون‌اول رئیس‌جمهور تفویض شد. به دلیل اهمیت ویژه‌ای که ستاد در امر مبارزه با فساد اداری-اقتصادی دارد، بنا بر قانون باید هر سه‌هفته یک‌بار جلساتش با حضور معاونان اول سه قوه برگزار شود. با توجه به اهمیت مساله مبارزه با فساد و تمرکز جهانگیری حتی در نطق انتخاباتی‌اش بر آن، طبیعی است که ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در دوره ریاست او، اقدامات بسیار جدی‌ای را در دستورکار قرار داده باشد. بررسی عملکرد ستاد در دولت یازدهم و به‌ویژه دولت دوازدهم چنین چیزی را نشان نمی‌دهد. در مدت ریاست جهانگیری، ستاد در دو برهه یکی به مدت چندماه و دیگری بیش از دوسال تشکیل جلسه نداد. از ابتدای دولت دوازدهم تاکنون به‌طور میانگین جلسات ستاد هر 6ماه یک‌بار برگزار شده است.

پیش‌تر جهانگیری در اسفندماه96 در توجیه برگزار نشدن جلسات ستاد در سخنانی گفته بود: «از اوایل سال۹۷ با رویکرد جدیدی به موضوع مفاسد وارد خواهیم شد. در کشور فساد زیاد است، اتفاقا فساد سیستمی در کشور وجود دارد و بعضی از کسانی که خود آلوده هستند تلاش دارند با نشانی نادرست توجه ما را به‌جای دیگری منحرف کنند. ما فریب این آدرس‌های غلط را نخواهیم خورد. ان‌شاءالله در این رابطه با کمک قوه‌قضائیه هم با فساد مصداقی مقابله خواهیم کرد و هم در حوزه پیشگیری کارهای جدی‌ای انجام خواهیم داد.» او در آن سال بعد از این سخنان نیز بازهم اهتمام ویژه‌ای به برگزاری جلسات ستاد صورت نگرفت. آخرین جلسه این ستاد در 21خرداد 98 برگزار شد و از آن روز تا به‌امروز یعنی بیش از 706روز است که ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی تشکیل جلسه نداده است.نکته تلخ‌تر از این، حضور مهدی جهانگیری، قاچاقچی حرفه‌ای ارز در این ستاد بوده است. او که در دولت روحانی توسط دستگاه قضایی محاکمه شد، مسئول دبیرخانه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی بوده است. مجموع عملکرد جهانگیری در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی به‌خوبی نشان می‌دهد که او واقعا دغدغه مبارزه با فساد را دارد یا دم زدن از فساد و مبارزه با آن، تکرار همان وعده‌هایی است که سال96 و در مناظرات انتخاباتی داده شده است.
 

تصور جهانگیری از دولت

اسحاق جهانگیری همواره تلاش کرده یا از پذیرش مسئولیت تصمیمات خود و دولت روحانی طفره برود یا اینکه بگوید اگر ما نبودیم وضع بدتر از این می‌شد. او، اصلاح‌طلبان و روحانی در سال96 با این حربه توانستند به قدرت برسند. آنها به افکارعمومی این سیگنال را منتقل می‌کردند که اگر ما نباشیم، پراید 50میلیون و دلار 5هزار تومان می‌شود. دلار نه 5هزار تومان که 30هزار تومان شد و پراید نیز درحال حاضر بیش از 120میلیون تومان قیمت دارد. با این حال جهانگیری اکنون معتقد است «یکی از ضعف‌های» دولت «همین لکنت‌زبان است» و ما «شرم می‌کنیم دستاوردهایمان را بگوییم.»‌ او در بهمن‌ماه سال گذشته عملکرد دولت در دوره تحریم را «شاهکار» خواند و گفت: «امروز به نقطه‌ای رسیده‌ایم که ترامپ و تیم او حضور ندارند.»

چند روز بعد در دوم اسفندماه جهانگیری در جلسه ستاد اقتصاد مقاومتی و افتتاح همزمان طرح‌های اقتصادی و عمرانی در سالن پیامبراعظم(ص) استانداری کردستان در روزهایی که مردم در صف مرغ و گوشت بودند، گفت: «نگذاشتیم مردم در تامین کالاهای اساسی و دارو با وجود تحریم‌ها مشکلات را زیاد حس کنند.» جهانگیری هم معتقد است اگر دولت دوازدهم و اقداماتش نبود تاکنون کشور فروپاشیده بود و اگر این‌طور نشده، به‌خاطر اقدامات آنهاست. او البته در نشستی با مدیران ارشد بانکی گفته بود: «هریک از ما در دوران مسئولیت‌های مختلف خود کارنامه‌ای داریم و عملکرد ما از حافظه مردم پاک نخواهد شد. ارزیابی اتفاقات اخیر و مواجهه کشور با پیچیدگی‌ها و فشارهای متعدد نشان می‌دهد مسئولان اقتصادی کشور عملکرد خوبی داشته‌اند، اما عده‌ای نیز در داخل کشور تلاش می‌کنند ‌به جامعه القا کنند دولت ضعیف است.»
 

دولتِ غافلگیرشده

درحالی‌که در همان سال94 کارشناسان به دفعات تذکر داده بودند که با تغییر دولت در ایالات‌متحده، امکان خروج آمریکا از برجام بدون هیچ هزینه‌ای وجود دارد، اسحاق جهانگیری در تیرماه97 و بعد از خروج آمریکا از توافق، بازگشت تحریم‌ها و آغاز فشار حداکثری در شورای اداری استان اصفهان حرف مهمی زد و گفت دولت درجریان این اتفاق غافلگیر شده است! حرفی که خیلی‌ها از آن تعجب و نهایتا تلاش کردند آن را به‌پای ساده‌لوحی برخی دست‌اندرکاران ماجرا بگذارند. او البته در این سخنرانی این را هم گفت که دولت به‌تنهایی قادر به مدیریت کشور نیست و باید مردم به کمک دولت بیایند. این درحالی بود که او و دولت یک‌سال قبل، با تبختر کسانی را که نگران خروج آمریکا از برجام بودند مورد استهزا قرار می‌دادند.

نمونه دیگر که البته بسیار جالب هم بود به آبان‌ماه گذشته برمی‌گردد؛ جایی که معاون‌اول دولت در پاسخ به سوالی درباره تورم و افزایش سنگین قیمت‌ها به‌جای اینکه از برنامه دولت بگوید و حداقل تلاش‌هایی را که صورت‌ گرفته تشریح کند، گفت: «برای کاهش قیمت‌ها دعا کنید!»
وعده های جهانگیری در سال 96
* وعده‌های توخالی سبب می‌شود مردم به کارآمدی نظام بدبین شوند‌.
*   امروز توهین‌کنندگان به ظریف با برجام عکس یادگاری می‌گیرند‌.
 *‌  ‌مطمئنم ما می‌توانیم بزرگ‌ترین چالش‌های سیاسی و اقتصادی پیش ‌روی کشور را حل کنیم  ‌.
*   امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمی‌زند... چون کاری شد کارستان‌.
 * رونق شروع ‌شده و رشد اقتصادی در سال جاری بالا رفته. فضای بین‌المللی مثبت شده است‌.
*‌  ما به همه اهداف‌مان در برجام رسیدیم‌.
  *‌ دنیا عاشق کار کردن با ایران شده. هجوم شرکت‌های غربی و شرقی به ایران برای کار کردن آغاز شده‌.
*‌  در دوران دولت‌های نهم و دهم قیمت ارز لحظه‌ای بالا می‌رفت‌‌.
*   از ایران حفاظت و حراست می‌کنیم و نمی‌گذاریم سفره مردم کوچک‌تر شود‌.
*   ما در بدترین شرایط اقتصادی کشور، بهترین خدمت را به محرومان کردیم‌.
*‌  حل مشکلات اقتصادی در کشور نیاز به تدبیر و اقدام‌های عاقلانه دارد و نمی‌توان با وعده‌های بی‌اساس این مشکلات را حل کرد‌.
 *‌ ایران رئیس‌جمهوری نیاز دارد که بتواند مدیریت اقتصادی کشور را به‌سمتی پیش ببرد که از آن اشتغال بیرون بیاید‌.
*   ما می‌توانیم زندگی مردم را به‌صورت آبرومندانه متحول کرده، شغل فراوان ایجاد ‌و میلیاردها دلار در این کشور سرمایه‌گذاری کنیم‌.
*‌   ما مسکن اجتماعی نیز داریم که با کمک نهادهای حمایتی مثل کمیته امداد، بهزیستی و وزارت تعاون و خیرین تعدادی مسکن دراختیار متقاضیان قرار گیرد‌.
*‌  دولت آینده حتما ضدفساد خواهد بود. ما در بحث مبارزه با فساد هیچ تعارفی با کسی نداریم و در این مساله باید شفافیت به وجود بیاید‌.
*‌   باید تلاش کنیم قدرت خرید از تورم بالاتر باشد. اگر این‌گونه نباشد مردم آسیب می‌بینند. باید تورم را کاهش دهیم و قدرت خرید حتما از نرخ تورم بالاتر باشد‌.
*‌  مقامات ارشد خارجی یکی پس از دیگری برای گفت‌وگو با مقامات ایران صف کشیدند. فضای اقتصادی کشور به فضای آرامی تبدیل شد‌.
*  مردم عزیز شما حرف‌ها را شنیدید، آزمودنی را آزمودن خطاست. از گذشته باید عبرت بگیرید. انتخابات پیش‌رو انتخاب بین بد و بدتر نیست، میان راه و بیراهه است‌.
 *‌  الان هیچ ایرانی‌ای نیست که نگران باشد اگر مریض شد هزینه درمان را چگونه پرداخت می‌کند‌.
*  نباید سفره مردم کوچک شود. ما می‌توانیم با برنامه‌هایی که گفتیم مسائل و مشکلات را حل کنیم‌.
*   راهکارهای عاقلانه و عالمانه‌ای پیش‌بینی کرده‌ایم تا بتوانیم به زندگی فقرا رسیدگی کنیم و به نیازمندان جوری رسیدگی کنیم که دیگر نیاز نداشته باشند‌.

منبع: فرهیختگان